درباره ما
به کُچکُک خوش آمدید. کُچکُک یک کلینیک سیار دندانپزشکی است که به ارائه خدمات دندانپزشکی ضروری به مناطق کمبرخوردارِ حاشیه تالاب جازموریان در استان سیستان و بلوچستان میپردازد.
سفر کلینیک دندانپزشکی سیار کچکک
در سال 1397، سروش صلواتیان ایدهای برای راهاندازی کلینیک دندانپزشکی سیار بهمنظور خدمترسانی به جوامع کمبرخوردار سیستان و بلوچستان، نزدیک تالاب جازموریان، داشت. با وجود تمایل دندانپزشکان داوطلب، کمبود تجهیزات مانع از تحقق این هدف شد. در نوروز، زمانی که ۹۰ دندانپزشک برای خدمت اعلام آمادگی کردند، نبود تجهیزات قابل حمل مشهودتر شد. سروش با ایدهی تبدیل یک کاروان به کلینیک دندانپزشکی سیار، یک کاروان را از طریق مزایده خریداری و با کمک متخصصان آن را به کلینیک کاربردی تبدیل کرد. تا تابستان 1400، تعمیرات دیگری از جمله رفع نشتیها و تقویت ساختار داخلی برای نصب تجهیزات انجام شد. در خرداد 1402، پس از تعمیرات، ابزارهای ضروری و ماشینهای پرتونگاری دندان نصب و آثار هنری با الهام از فرهنگ محلی توسط نسترن عنبری طراحی شد. حساب اینستاگرام «Kochkok.dental» نیز برای جذب دندانپزشکان داوطلب ایجاد شد. در 10 فروردین 1403، کلینیک به سمت فنوج حرکت کرد و در طول مسیر، حمایت جوامع محلی را جذب کرد. عملیات کلینیک از آوریل ۲۰۲۴ در روستای جوگز آغاز شد. پس از رفع کمبود تجهیزات و تنظیم کادر، تا ژوئن، کلینیک ۴۵۷ بیمار را درمان کرد و بر زنان و کودکان تمرکز داشت. با افزایش تقاضا، دندانپزشکان و ابزارهای اضافی فراهم شد. تا مرداد 1403، کچکک به ۸۸۵ بیمار خدمت و بیش از ۴۰۰۰ خدمت دندانپزشکی ارائه داده بود. ابتکار سروش همچنان دندانپزشکی را به جوامع دورافتاده میرساند و مقاوت و تعهد را نمایش میدهد.
دندانپزشکان داوطلب اغلب علاقه خود را به سروش ابراز میکردند که مایل به ارائه خدمات دندانپزشکی به مردم در نزدیکی تالاب جازموریان در استان سیستان و بلوچستان بودند.
- در دورهی ۲۰۱۸-۲۰۱۹، بسیاری از دندانپزشکان مشتاق به همکاری بودند.
- متأسفانه به دلیل کمبود تجهیزات در این مناطق دورافتاده، سروش نتوانست خدمات آنها را بپذیرد
یک گروه از ۹۰ دندانپزشک برای کمک در طول تعطیلات نوروز داوطلب شدند. سروش مکانی برای اقامت آنها ترتیب داد، اما آنها یونیتهای دندانپزشکی سیار نداشتند
- عدم همکاری از طرف شهرداری سلامت با تیم ما باعث شد که ایدهی ایجاد یک کلینیک دندانپزشکی سیار مستقل شکل بگیرد
سروش به این فکر افتاد که یک کاروان را به یک یونیت دندانپزشکی سیار تبدیل کند. با کمک دوستانش به دنبال یک کاروان مناسب گشت و موفق شد یکی را در یک مزایده به دست آورد.
- او از کارشناسان در مورد خرید کاروان مشاوره گرفت.
- در نهایت یک کاروان را در یک مزایده که برای استفاده پلیس بود، پیدا کرد.
- این کاروان پلیس سیار در راه تبدیل شدن به یک یونیت دندانپزشکی بود
سروش و تیمش به این نتیجه رسیدند که کلینیک سیار مفیدتر است، زیرا بسیاری از بیماران محروم که در روستاهای دورافتاده و غیرقابل دسترسی زندگی میکنند، امکان دسترسی به وسایل نقلیه برای مراجعه به مطب دندانپزشکی را ندارند.
کلینیک سیار ما به این مناطق سفر کرد و دسترسی به مراقبتهای دندانپزشکی با کیفیت را برای بیماران تسهیل کرد، بدون اینکه نیاز باشد آنها برای درمان نزد ما بیایند.
او در نهایت یک کاروان پیدا کرد که میتوانست استفاده کند، اما این کاروان برای کار دندانپزشکی مناسب نبود و نیاز به یک بازسازی کامل داشت تا بتواند به هدف جدیدش خدمت کند.
- سروش با دوستی که صاحب یک کسبوکار آفرود بود، برای مشاوره در فرآیند تعمیرات به منظور تغییر کارکرد کاروان صحبت کرد.
- کاروان با دو وسیله نقلیه، یکی برای کشیدن و دیگری برای همراهی، به سمت شهسوار حرکت داده شد و با مشکلات زیادی مواجه شد.
این بازه زمانی بود که کاروان به طور کامل تعمیر شد. فضای داخلی کاملاً تخریب شد و به طور کامل بازسازی گردید.
- تغییرات ساختاری کاروان را از کاربری مسکونی به یونیت دندانپزشکی تبدیل کرد.
- تغییرات ساختاری شامل افزایش ارتفاع سقف بود.
- این مرحله چالشبرانگیز ۲۳ ماه به طول انجامید.
کاروان به تهران منتقل شد تا توسط یک شرکت دندانپزشکی که در تجهیز یونیتهای دندانپزشکی تخصص داشت، مجهز شود. هدف این تحول، ایجاد یک یونیت دندانپزشکی سیار با تمامی ویژگیهای یک مطب دندانپزشکی شهری بود.
- طراحی و برآورد اولیه یونیت دندانپزشکی ۳ ماه زمان برد.
- تعمیر و تکمیل یونیت ۹ ماه طول کشید.
- با این حال، مشکل نشتی در شیشهها و سقف کاروان پیدا شد.
در طول زمانی که کاروان در شرکت دندانپزشکی بود، سروش متوجه شد که شیشهها و سقف نشتی دارند که میتواند به تجهیزات ارزشمند داخل آسیب برساند. برای رفع مشکل نشتی، کاروان به محل ساخت کمپ در جاجرود تهران منتقل شد.
- آنها یک کسبوکار در جاجرود، تهران، پیدا کردند تا نشتیها را تعمیر کند.
- چیزی که انتظار میرفت ۳ ماه طول بکشد، در نهایت با ۶ تا ۷ ماه تأخیر مواجه شد.
- همانطور که انتظار میرفت، نشتیها رفع نشدند و تمام آن زمان از دست رفت.
- در نهایت، سروش تصمیم گرفت خودش کاروان را تعمیر کند.
سروش و تیمش شروع به تعمیر کاروان کردند و چندین تغییر را برای رفع مشکل نشتی اعمال کردند. فرآیند تعمیر نهایی حدود دو هفته طول کشید.
- این تعمیرات شامل تعویض شیشهها، عایقبندی سقف و تکمیل سیمکشی برق بود.
- تیم مشکل نشتی را برطرف کرد، پردههای جدید نصب کرد، لاستیکها را تعویض کرد و یک سرویس کامل خودرو انجام داد.
- آنها تجهیزات دندانپزشکی مانند دستگاه رادیوگرافی، آمالگاماتورها، دستگاه اولتراسونیک، یخچال کوچک و مواد دندانپزشکی را نصب کردند. این تجهیزات به دلیل اینکه دندانپزشکانی که به تیم مشورت میدادند تجربهای در راهاندازی یک یونیت از ابتدا نداشتند، پیشبینی آنها دشوار بود.
- علاوه بر این، فایبرگلاسهای شکسته را تعویض کردند، چراغهای عقب را تعمیر کردند و قابهای پنجره را تغییر دادند.
- تجهیزات نهایی در طول تعطیلات نوروز خریداری شدند، زیرا سروش مصمم بود که هیچ زمانی را از دست ندهد.
هنوز یک مرحله دیگر باقی مانده بود. ظاهر بیرونی کاروان بسیار ساده بود. برای اینکه آن را جذابتر کند و با مردم بلوچستان ارتباط برقرار کند و آنها را آموزش دهد، سروش از دوستش نسترن عنبری، تصویرگر و هنرمند گرافیک، کمک گرفت. نسترن، دیدگاه سروش را به واقعیت تبدیل کرد و یک یونیت دندانپزشکی را در یک سمت کاروان و تبلیغاتی دربارهی بهداشت دندان را در سمت دیگر به تصویر کشید
- برای ارتباط بهتر با کودکان که مخاطب اصلی این برنامه هستند، طرحهای کارتونی شاد و کودکانه خلق شد.
- این طرحها بازتاب زیباییشناسی سنتی لباسهای منطقه بود.
- کودکان در نقاشیها با لبخند و شادی نشان داده شدند تا هر گونه ترس از دندانپزشکان را کاهش دهند.
- این طرحها بعداً بر روی بدنهی بیرونی کاروان چسبانده شدند.
پس از مشورت با چند دوست دندانپزشک، سروش فهرستی از تجهیزات ضروری دندانپزشکی تهیه کرد و خرید آنها را آغاز کرد. این مرحله چالشبرانگیز نیاز به تلاشهای متعدد داشت تا اطمینان حاصل شود که تمام تجهیزات قبل از رفتن به سیستان و بلوچستان فراهم است.
کاروان آماده به نظر میرسید، اما هنوز به یک برنامه تبلیغاتی نیاز داشت، بهویژه یک نام که بتواند دندانپزشکان بیشتری را جذب کند.
- دوستی به سروش پیشنهاد داد که با آقای محمودزهی، استاد ادبیات فارسی و فرهنگ بلوچ که خود نیز از قوم بلوچ است، ملاقات کند. آنها جلسهای ترتیب دادند
مردم بلوچستان ارزش زیادی برای سفیدی قائل هستند، چه در رنگ پوست و چه در دندانها، زیرا این امر نشاندهندهی زیبایی است. در فرهنگ بلوچستان، واژه "کُچک" برای توصیف هر چیزی که سفید است استفاده میشود. اغلب به افرادی که دندانهای زیبایی دارند، گفته میشود که دندانهای آنها شبیه به پوستهی درخشان یک صدف است که به آن "کُچکین دندان" میگویند. پسوند "ک" در "کُچکُک" به تصویر صدف حالت زیبایی و شیرینی میبخشد.
از آنجا که کلینیک دندانپزشکی سیار کچکک به مردم بلوچستان و بهویژه به کودکان خدمت میکند، این نام ارتباطی معنادار با جامعه محلی برقرار میکند. صدف نماد دهان است و مروارید داخل آن دندانهای ارزشمند را نمایندگی میکند. کلینیک دندانپزشکی سیار ما مانند یک فضای جمع و جور است که ماموریت دارد خدمات ضروری برای حفظ و بهبود این "مرواریدهای" ارزشمند در دهان هر فرد ارائه دهد.
با کمک آقای محمودزهی، سروش این نام را به عنوان نمایشی مناسب از مأموریت آنها شناسایی کرد که هم اهمیت فرهنگی و هم مفهوم کوچکک را بازتاب میدهد.
برای تبلیغ کلینیک دندانپزشکی سیار کچکک و به ویژه جذب دندانپزشکان، یک حساب اینستاگرامی و لینکدین به نام "Kochkok.dental" ایجاد شده است. هشتگهای مرتبط با کلینیک دندانپزشکی کچکک نیز طراحی و روی بدنهی کاروان چسبانده شده است.
کلینیک کچکک آمادهی حرکت بود. سروش و دوستانش در طول مسیر در چندین شهر توقف کردند تا کچکک را تبلیغ کنند. آنچه قرار بود یک سفر دو روزه (۱۸۰۰ کیلومتر) باشد، به دلیل چالشهای حمل کاروان و خرابی خودروی یدککش، شش روز طول کشید.
- آنها از دو خودرو استفاده کردند: یکی برای کشیدن کاروان و دیگری به عنوان خودروی همراه.
- اقدامات ایمنی برای به حداقل رساندن خطرات انجام شد، از جمله نصب بهبودهای لازم مانند چراغهای هشدار.
- مسیر آنها از تهران به قم، کاشان، اصفهان، یزد، کرمان و در نهایت فنوج بود.
- در طول مسیر، آنها فرصتی برای ملاقات با مردم محلی داشتند و آنها را در مورد کاروان کوچکک و مأموریت آن آگاه کردند.
- سروش و تیمش در 15 فروردین 1403 به مقصد نهایی خود، شهر فنوج، رسیدند.
چرا جوگَز به عنوان اولین روستا انتخاب شد؟
تیم ما جوگز را به عنوان اولین روستا انتخاب کرد زیرا سروش قبلاً با این جامعه درگیر بود و آن را به خوبی می شناخت. او قبلاً در ساخت پارک، مدرسه و انتقال بیماران از جوگز به تهران کمک کرده بود. پیوند قوی و اعتمادی که سروش با مردم جوگز ایجاد کرده بود، کمک کرد تا در روزهای ابتدایی فعالیت کچکک با چالشهای کمتری مواجه شویم.
ترتیب دادن دندانپزشکان و دستیاران دندانپزشکی نیاز به برنامهریزی دقیق داشت، زیرا این امر به در دسترس بودن حرفهایها و زمانبندی پروازهای نزدیکترین فرودگاه، ایرانشهر، بستگی داشت. این فرودگاه تنها در روزهای پنجشنبه و شنبه پرواز به و از تهران دارد. برای دندانپزشکانی که در تهران اقامت ندارند، لازم است ابتدا به تهران سفر کنند و سپس به ایرانشهر بروند. علاوه بر این، باید انتقال دو ساعته از فرودگاه ایرانشهر به فنوج را نیز در نظر گرفت.
- تهیه بلیطهای پرواز، که ممکن است همیشه در زمان دلخواه در دسترس نباشند.
- هماهنگی انتقال از فرودگاه، زیرا مسیر به مناطق روستایی فنوج معمول نیست.
- ترتیب دادن اقامتگاه برای دندانپزشکان و دستیاران دندانپزشکی داوطلب.
سروش و تیمش شروع به سازماندهی فضای داخلی کلینیک دندانپزشکی کردند و اطمینان حاصل کردند که همهی تجهیزات به درستی کار میکنند. آنها بررسیهای کاملی انجام دادند، از جمله آزمایش برق، آب، تأمین هوا برای تجهیزات، و بررسی عملکرد دستگاه استریلیزاسیون (اتوکلاو).
در 19 فروردین 1403، کلینیک دندانپزشکی سیار کچکک به روستای جوگز، اولین روستای فنوج، منتقل شد، جایی که آنها شروع به معاینه بیماران کردند.
- اولین دکتر دندانپزشکی که رسید، به دلیل رفتار غیرحرفهای و سوءاستفاده از جمعیت آسیبپذیر بازگردانده شد.
به دلیل لزوم بازگرداندن اولین دندانپزشک، برنامهها تغییر کرد و یک دندانپزشک دیگر آورده شد. اولین دندانپزشک رسمی کچکک در ساعت ۲ بامداد 21 فروردین وارد شد و اولین بیمار کچکک در همان روز ساعت ۱۰ صبح معاینه شد.
تیم ما هر روز به روستای جوگز سفر میکرد، سفری که حدود یک ساعت طول میکشید. با رسیدن به روستا، کلینیک سیار آماده میشد تا همه چیز برای بیماران روز آماده باشد. آمادهسازی یونیت شامل پر کردن مخزن آب، راهاندازی سیستمهای آب، برق و هوا، ضدعفونی یونیت، آماده کردن ستهای دندانپزشکی و روکشهای حفاظتی برای هر بیمار، و خارج کردن تجهیزات از دستگاه استریل (اتوکلاو) بود.
پس از ورود بیماران به محل کلینیک، دندانپزشک ارزیابی اولیه را انجام میداد و نوبت بیماران نهایی میشد. بیماران با درد شدیدتر یا عفونتهایی که نیاز به درمان فوری داشتند، در اولویت قرار میگرفتند و اول دیده میشدند.
بعد از هر بیمار، یونیت ضدعفونی میشد و ستها و سینیهای جدید آماده میشدند. روز کاری کوچکک معمولاً از ساعت ۱۰ صبح آغاز میشد و در برخی روزها تا ساعت ۳ صبح به طول میانجامید.
بعد از پایان کار، تیم یک ساعت دیگر به سمت فنوج بازمیگشت.
- تیم ما اطمینان حاصل میکرد که تمامی پروتکلهای بهداشت دندانپزشکی با دقت و مراقبت مانند یک مطب شهری رعایت شود.
با افزایش تعداد بیماران در کچکک، سروش و تیمش متوجه کمبود تجهیزات و مواد دندانپزشکی شدند. چون این تجهیزات در فنوج موجود نبود، سروش مجبور شد آنها را از شهرهای اطراف تهیه کند که این نیز یک چالش بزرگ بود.
در چند هفته اول دوره آزمایشی کچکک، جمعیت هدف کلینیک به کودکان و زنان محدود شد.
کار ما در کلینیک دندانپزشکی سیار کچکک تا 31 خرداد 1403 ادامه داشت. در طول این ۸۳ روز، ۱۲ دندانپزشک به ۴۵۷ بیمار از هفت روستای نزدیک جوگز خدمات ارائه دادند.
برای جلوگیری از جابجایی کاروان هر ۲ تا ۳ هفته، تصمیم گرفتیم آن را در جوگز مستقر کنیم. تیم ما ترتیبی داد که حملونقل برای ساکنان روستاهای اطراف فراهم شود، و زمان صرف شده برای جابجایی کاروان کاهش یابد. بعداً کلینیک سیار به محل اقامت ما در فنوج منتقل شد، جایی که بیماران ساکن در روستاهای نزدیک فنوج توسط دندانپزشکان ما درمان شدند. همچنین حملونقل این بیماران برای رسیدن به کلینیک فراهم شد.
چرا کاروان را به خانه خود منتقل کردیم؟
با آوردن کاروان به محل اقامت ما، زمانی که برای انتقال کاروان به جوگز صرف میشد صرفهجویی شد و این امکان را به ما داد تا بیماران بیشتری را درمان کنیم.
تیم ما متوجه شد که به تجهیزات کارآمدتری مانند هندپیسهای الکتریکی و پنوماتیک (ابزارهای چرخشی)، دستگاه رادیوگرافی دیجیتال (RVG)، نورپردازی بهبود یافته و سیستم مکش الکتریکی (به جای مکش آبی و جلوگیری از هدررفت آب) نیاز داریم.
به جای تکیه بر تکنیکهای دستی که زمانبر بودند، کوچکک روشهای پیشرفتهتر و بهروزتری را به کار گرفت.
سروش و تیمش اطمینان حاصل کردند که تمام تجهیزات لازم برای دندانپزشکی موجود باشد و نیازهای هر دندانپزشک با توجه به ابزارهای ترجیحی آنها فراهم شود.
با ورود سیزدهمین پزشک ما، دندانپزشک ترمیمی، متوجه شدیم که برخی از روشها مانند کشیدن دندان و عصبکشی باید توسط متخصصین دیگر انجام شود.
این آگاهی، آغاز تصمیم ما برای داشتن دو دندانپزشک در تیم بود. اما با داشتن تنها یک یونیت دندانپزشکی و دو دندانپزشک، یکی از دندانپزشکان اغلب کاری برای انجام نداشت که منجر به اتلاف وقت میشد. این اولین مواجهه ما با این مسئله بود که چگونه میتوانیم از مهارتها و وقت هر دو دندانپزشک به شکل بهتری استفاده کنیم.
برای رفع این مشکل، یک یونیت کوچک مجهز به سیستم مکش پزشکی قابل حمل و یک صندلی دندانپزشکی استاندارد از اصفهان که ۱۲۰۰ کیلومتر از فنوج فاصله دارد خریداری شد. تجهیزات روز بعد به فنوج تحویل داده شد.
ما یک منطقه استریل در محل اقامت خود ایجاد کردیم تا به عنوان یک یونیت موقت دندانپزشکی عمل کند.
با اضافه شدن یونیت دوم دندانپزشکی، دو دندانپزشک ما توانستند بیماران بیشتری را به طور موثر ببینند.
در طول اقامت دندانپزشکان سیزدهم و چهاردهم، تیم ما متوجه شد که یونیت کوچک توانایی انجام بسیاری از روشها را به دلیل مشکلات ارگونومیکی صندلی محدود کرده است. این مشکلات نه تنها فشار جسمی بر دندانپزشک و بیمار وارد میکرد، بلکه از کارایی کار ما نیز میکاست.
با پافشاری سروش، یونیت دندانپزشکی که قرار بود یک ماه طول بکشد، در دو روز آماده شد.
سروش این یونیت جدید را خودش نصب کرد.
ما همچنین تجهیزات لازم را برای تجهیز کامل این یونیت دندانپزشکی تهیه کردیم. با این بهبودها، توانستیم از تخصص دندانپزشکان داوطلب مشتاق خود به بهترین نحو استفاده کنیم.
- تاریخ خرید یونیت: ۷ تیر 1403
- زمان ارسال به فنوج: 14 تیر
- تاریخ شروع کار یونیت جدید: 16 تیر
- ۹ دندانپزشک دیگر به تیم ما پیوستند تا یونیت دوم شروع به کار کند.
از 16 تیر تا 16 مرداد 1403، ما با دو دندانپزشک در کلینیک سیار و مطب دندانپزشکی در محل فعالیت کردیم. در این مدت، ۹ دندانپزشک به ۴۰۰ بیمار خدمات ارائه دادند.
با در دسترس بودن دو یونیت دندانپزشکی، ما اطمینان حاصل کردیم که یک دندانپزشک عمومی در کنار یک دندانپزشک کودکان کار کند تا مادران و کودکان به طور همزمان درمان شوند.
- چالش: هماهنگی همزمان داشتن دندانپزشک کودکان و دندانپزشک عمومی در دو یونیت دندانپزشکی یک چالش مهم بود که با مدیریت سروش به خوبی حل شد.
در این چهار و نیم ماه، مجموعاً ۸۸۵ بیمار در کلینیک کچکک ویزیت و درمان شده و بیش از ۴۰۰۰ خدمت به آنها ارائه شد. در این مدت، ۲۴ نوبت حرفهای بین هر دو یونیت انجام شد.
- ۲۱ دندانپزشک (در ۲۴ شیفت کاری)
- ۱۳ دستیار دندانپزشک نیز در کچکک همکاری کردند.